خلاصه :
Shirayuki دختر جوانی بود که با موهای بور و red به دنیا آمده بود . او زنی مشهور ولی احمق را ملاقات میکند که در نگاه اول عاشق او میشود و به او دستور میدهد تا معشوقه وی شود . با این که هیچ جای دیگری برای رفتن نیست , Shirayuki موهایش را کوتاه میکند و از یک کشور همسایه فرار میکند . با گذر از جنگلهای , او با یک پسر جوان , ذن , آشنا میشود که بعد از اینکه او شجاعانه زخمهای او را درمان میکند , به او کمک میکند اما بعد با یک سیب که به Shirayuki داده میشود , مسموم میشود . در همین حال , پرنس Raji henchmen را برای جستجوی او اعزام میکند . چه اتفاقی برای Shirayuki میافتد ? شخصیت واقعی او چیست ? داستان